۱۶.۱۲.۸۸

مهمانیـــــ

دعوتت می کنن مهمانی...
می گن می خوان واست ناهار ماهی تو فری درست کنند، باخ ودت فکر م کنی حتما اونا جور دیگه ای درست می کنند....
روز موعود میری مهمان، زن صاحبخانه را نمی بینی تاا ا اااااااااااااا وقتی سفره را می اندازند و بشقابها و دیس های برنج میاد سر سفره و موقع خوردن چشمت به جمال میزبان روشن میشه، ماهی بود میده اطلن خوب درست نشده به زور می خوری و به به و چه چه می کنی، بعد ناهار میزبان دوباره غیب میشه بچه های میزبان واست میوه و چای و شیرینی می اورند و خودشان غیب می شوند...
و صاحبخانه موقع خدافظی تا دم در خانه باهات می یاد و بعد خدافظ دیگه.....


من دارم فکر می کنم علت این دعوت چی  بوده....






هیچ نظری موجود نیست: