۲۳.۴.۸۸


آدمک
آدمک آخر دنياست ، بخند...
آدمک مرگ همين جاست ، بخند...
آن خدايي که بزرگش خواندي...به خدا مثل تو تنهاست ، بخند...
دستخطي که تو را عاشق کرد...شوخي کاغذي ماست ، بخند...
فکر کن درد تو ارزشمند است...فکر کن گريه چه زيباست ، بخند...
صبح فردا به شبت نيست که نيست..تازه انگار که فرداست ، بخند...
راستي آنچه به يادت داديم...پر زدن نيست که درجاست ، بخند...
آدمک نغمه ي آغاز نخوان...به خدا آخر دنياست ، بخند..
آن خدايي که بزرگش خواندي...به خدا مثل تو تنهاست ، بخند

دوست داشتم محرم اسرارم و سنگ صبورم باشی ولی حیف.... تو ندونسته داری منو از خودت دورم می کنی...