۱۷.۴.۹۱

حال الان من

بغض دارم، ميخوام گريه کنم، سرکارم حيف وگرنه بالشمو ميزاشتم رو صورتمو هق هقمو آزاد ميکردم،
دوسش ندارم به چه زبوني بهش بگم !
دلم براي اونوقتايي که عاشقش بودم تنگ شده

هیچ نظری موجود نیست: