۷.۸.۸۹

نیـ نیـ 2

 از الان تا نمی دونم کی شاید هر مطلبی که می نویسم راجع به کارای خواهر زاده ام باشه( از بس بی جنبه ام) اسمشو گذاشتن کیانا، قربونش بشم بچه انگاری رو سایلنته، خدا رو شکر زیاد زر نمی زنه، امروز واسه اولین بار تو عمرم بود که یه بچه یک روزه رو بغل می کردم، قربونش می رفتم و واسش شعر میخوندم، شیرشو خورد، آرغشو در اوردم  بعدش اندازه کله ش رید(چه انش بود بد می داد منو مامانش پتوشو انداختیم روش بوش نیاد بیرون بعد نشستیم کل بهش خندیدیم)، تا اومدم گه کاریشو تمیز کنم شاش زد به هیکل منو خودش، چند سی سی شیر خورده بود اندازه هیکلش شاشید، چه حس خوبی داشت وقتی تمیزش می کردم و پوشکش کردم و لباس تنش می کردم، اون مامی بی خودشم فقط نگاه می کرد و کر کر به من می خندید که صورتم مث گچ سفید شده بود، ولی دوسش داشتم، البته بگم باباش هم بود ولی خواب بود، بمبم می زدیم تکون نمی خورد.... می بینین تو رو خدا بچه زاییدن واسه ما.....از حالا با اعتماد بنفس می گم هر چیزی خواستین بدونین از خودم بپرسین من بلدم. راهنماییتون می کنم.

۷ نظر:

رصـــــاد گفت...

:) آره بچه از تولد تا سنّ ۴ سالگی خیلی‌ بامزست ، ولی‌ بعد ۴ سالگی وای وای

bashar گفت...

جیگری ازتون در بیاره که نگوووووووووووووووووو.......

Ravi گفت...

هوس کردي نکنه؟

o2 گفت...

بچه نداشتنش یه درد داشتنش 1001 درد

360 گفت...

من چرا عکسها رو نمیتونم ببینم پَ..؟؟؟

یکـ عدد دختر گفت...

دلخوش: این بچه همیشه عزیزه حتی وقتی بشه چهار سال و نیمش


بشر: همین الانشم در اوره قربونش بشم

راوی: هوس؟ نه به خاطر بابا بچه هم هوس نکردم

یکـ عدد دختر گفت...

o2: بچه چی بگم والا ...

360: عکس ها رو باد حتمن با فیلتر شکن ببینی،