قبل از تعریف هر چیز بگم که تو طایفه ی ما "امیر" رو به اسم "میروو" هم صدا می کنن مث فاطمه که میشه فاطی.....(البته نه همشون قدیمیا بیشتر)
مامی تازه از فرانسه اومده بود و یکی از فامیل های دورمون که یک مرد پر حرف بود اومده بود دیدن مامی و هی ازش سئوالای چرت می پرسید و که هی اونجا چه جوریه و مردمش و لباس پوشیدن و اسم های مختلفو می خواست بدونه که به فرانسوی چی میشه، مامی خسته شده بود ودایی هم کلافه، مامی سکوت کرده بود و فقط لبخند می زد و اون اقا از دایی سئوالاشو می پرسید. از مامی پرسید که "امیر" به فرانسه چی میشه؟ دایی نگاه مامی کرد! مامی نگاه دایی! و مامی گفت: می غو....
* تو فرانسه "ر" صدای "غ" می ده
* البته این خاطره ماله ساله 1354 هستشاااا
۵ نظر:
حاجی می خوای کون مارو بسوزونی؟
ما فک و فامیلامون از علی آباد کتول برمیگردن میشینن تعریف کردن...اه
za: ای بابا چه ک*و*ن سوزی الان تو سر هر سگی بزنی رفته اون ور و برگشته، حالا شده با تور، من خودم هنوز پامو از پلیس راه شهرمون اونور نزاشتم
:))))) بعد تو اون موقع ولو نشدی از خنده ؟ میخوای من از اون نوع دوست هات بشم ؟
آن: من یازده سال بعد اون واقعه به دنیا اومدم، آره چرا که نه...از خدامه
تو خاطرات 11 سال قبل از تولدت رو از کجا میدونی؟ خوب حافظه ای داری ها!!
ارسال یک نظر